جستجو در سایت :
دانشگاه کردستـان
دانشکده ادبیّات و علوم انسانی
پایاننامه کارشناسی ارشد رشتۀ زبان و ادبیّات فارسی
عنوان:
مقایسۀ سبک شناسانۀ اشعار حافظ و اشعار محوی
استاد راهنما:
جناب آقای دکتر عباس اطمینانی
استاد مشاور:
جناب آقای دکتر نجمالدین جبّاری
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی گردد
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود می باشد)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن می باشد هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود اما در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل می باشد)
فهرست مطالب:
:دانلود فایل متن کامل پایان نامه در سایت sabzfile.com
بخش اول کلیات
مقدمه……………………………………………………………………………………………….. 2
1-1) اظهار مساله……………………………………………………………………………….. 20
1-2) فرضیههای پژوهش……………………………………………………………………. 20
1-3) اهداف پژوهش………………………………………………………………………….. 20
1-4) پیشینۀ پژوهش………………………………………………………………………… 20
بخش دوم تجزیه و تحلیل
مقدمه ……………………………………………………………………………………………. 24
فصل اول (سطح زبانی)…………………………………………………………………. 25
2-1-1) سطح آوایی یا موسیقایی…………………………………………………………………… 25
2-1-1-1) موسیقی بیرونی………………………………………………………………………….. 25
2-1-1-2) موسیقی کناری………………………………………………………………………….. 28
2-1-1-3) موسیقی درونی………………………………………………………………………….. 41
2-1-2) سطح لغوی………………………………………………………………………………………….. 54
2-1-3) سطح نحوی………………………………………………………………………………………… 67
فصل دوم (سطح ادبی) ………………………………………………………………… 74
2-2-1) صور خیال…………………………………………………………………………………………… 75
2-2-2) صناعات بدیع معنوی………………………………………………………………………… 92
2-2-3) قالبهای شعری در دیوان حافظ و محوی……………………………………….. 98
فصل سوم (سطح فکری)……………………………………………………………… 101
حافظ…………………………………………………………………………………………………….. 103
مداحی حافظ……………………………………………………………………………………………… 104
نگاه حافظ به زندگی……………………………………………………………………………………. 104
بازتاب اوضاع زمانه در شعر حافظ………………………………………………………………. 105
محوی………………………………………………………………………………………………………… 105
بشر کامل………………………………………………………………………………………………… 106
حقیقت محمّدی…………………………………………………………………………………………. 107
فنا………………………………………………………………………………………………………………. 108
بازتاب اوضاع زمانه در دیوان اشعار محوی…………………………………………………. 109
روح ملی گرایانه و حس ناسیونالیستی در اشعارمحوی …………………………………… 110
اندیشههای مشترک در دیوان حافظ و محوی ………………………………………………. 111
دستاوردها (نتیجه گیری)……………………………………………………………………. 127
فهرست منابع و مآخذ…………………………………………………………………………. 132
ضمایم و نمودارها………………………………………………………………………………… 136
چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………….. 145
چکیده:
در این پژوهش، اشعار حافظ(727- 795ه.ق) و اشعار محوی شاعر نمود زبان (1246-1324ه. ق) از منظر سبک شناسی مقایسه شده و در سه مقوله زبانی، ادبی و فکری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته می باشد. محوی در سطحهای زبانی و ادبی از حافظ به گونه مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر پذیرفته و این تأثیرات به شیوههای مختلف در دیوان او نمود یافته می باشد؛ امّا در سطح فکری با وجود شباهتهایی، تفاوت مشرب فکری و اندیشه آنان کاملاً واضح و مبرهن می باشد.
این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده می باشد:
بخش اوّل (کلیّات) شامل: مقدمه، اظهار مسأله، فرضیّهها، اهداف و پیشینه پژوهش می باشد.
بخش دوم شامل سه فصل می باشد:
فصل اوّل (سطح زبانی) به سه زیر فصل آوایی، لغوی و نحوی تقسیم شده می باشد.
در فصل دوم (سطح ادبی) صور خیال و صناعات بدیع معنوی پرکاربرد در دیوان هردو شاعر، مورد مطالعه قرار گرفته و قالبهای شعری هر دو دیوان در پایان این فصل آمده می باشد.
در فصل سوم (سطح فکری) بازتاب اوضاع زمانه، بدبینی و خوشبینی شاعران، روح ملّی گرایانه و اندیشههای مشترک هر دو شاعر مطالعه و اختلاف مشرب فکری آنان یاد شده می باشد.
نتایج این پژوهش بیانگر این می باشد که:محوی در سطحهای زبانی و ادبی از حافظ تأثیر پذیرفته می باشد ،امّا در سطح فکری از حافظ متأثر نیست وبا او در مشرب عرفانی تفاوت دارد
در این پژوهش از 75 کتاب و 11 مقالۀ مجلات علمی- پژوهشی بعنوان منبع بهره گیری شده می باشد که در بخش منابع و مآخذ فهرست آن ها آمده می باشد .
ضمایم، پیوستها و نمودارها اختصار ای از موضوعات مورد پژوهش را به تصویر کشیده می باشد.
بخش اول: کلیات
ملا محمّد بن عثمان بالخی (1246-1324ه.ق) شاعر نمود زبان اهل سلیمانیه و متخلص به « محوی» اشعار خود را به زبان های کردی و فارسی سروده می باشد، او در این سرایش به دیوان اشعار سرایندگان قبل از خود نظر داشته و از دیوان ها بهرهها برده می باشد. تامّل و تفحّص در دیوان او مؤید این می باشد که: به گونه مستقیم یا غیر مستقیم از سخنان شاعران پارسیگوی ایران مخصوصا « حافظ » بهره گیری نموده و این بهره جویی به شیوههای مختلف (تضمین، تخمیس، نقل به مضمون و ….)دردیوان کردی_ فارسی او نمود یافته که در خور توجّه و تامّل می باشد.
بسامد بالای مضمونهای شعری حافظ و نمود گستردۀ واژگان و ترکیبات زیبای او دردیوان محوی، نگارنده را بر آن داشت تا اشعار این دو شاعر را از منظر سبک شناسی با هم مقایسه کند و در ضمن آن به تاثیر پذیریهای محوی از حافظ تصریح نماید.
با توجّه به این که محوی بخش اعظم اشعارش رابه زبان کردی سروده می باشد، قبل از مقایسه اشعار این دو شاعر، تبیین موردها ذیل(در حد وسع رساله) ضروری به نظر رسید:
– زبان، خط و ادبیّات کردی
– محوی و شاعران پارسی گوی ایرانی
– محوی و شعر او
– شاعران نمود و زبان فارسی
– شاعران نمود و حافظ
– پشینۀتاثیر و تأثّر در ادبیّات
زبان کردی:
زبان یکی از تواناییهای ذهن بشر می باشد که خداوند همچون سایر نعمات به او ارزانی داشته می باشد، زبان شناسان تعاریف متعددی در این زمینه ارائه دادهاند و هر یک با توجّه به تخصص و پژوهش خود به اظهار نظر در این زمینه پرداختهاند، امّا آن چیز که که برای بشریّت مهم به نظر میرسد تأثیر ارتباطی آن می باشد که همچون پلی گذشتگان و آیندگان را بهم میرساند. ما اکثراً به وسیلۀ زبان ارتباط مستقر میکنیم، وبه کمک زبان تفکر و استدلال مینماییم وبا بیانی خلّاق، زبان را بر تن تخیّل خود میپوشانیم.
زبان کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زندۀ دنیا همواره مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران قرار گرفته می باشد و در ارتباط با آن و لهجههای مختلفش تحقیقات زیادی انجام شده می باشد.
ولادیمیر مینورسکی (1877-1966)، مستشرق بزرگ و نامدار روس، زبان کردی را از خانوادۀ زبان های آریایی میداند و آن را با زبان اوستایی به گونه مستقیم ارتباط میدهد.
او بر این باور می باشد که زبان کردی مانند قسمت اعظم لهجههای جدید فارسی بیشترین ارکان تشکیل و تکوین خود را از زبان مادی قدیم گرفته می باشد و آن را به سه لهجۀ جنوبی ،شرقی و غربی تقسیم می کند[1].
محمّد مردوخ کردستانی (1256-1354ه.ش) زبان اوستا، زبان مادها و زبان کردی مکری را همانند میداند و مینویسد:
” آنتوگرافی (علم قومیت) و اکثر تواریخ هم مصرح اند به این معنی که زبان مادها همین زبان کردی مکری بوده می باشد. چنان که زند و اوستا که به زبان مادی نوشته شده، خیلی نزدیک به لهجه مکری و یا همانند زبان مکری می باشد. [2] “
او لهجههای جدید کردی را شامل: لولو،کرمانجی،گورانی ،لری ،کلهری و گیلی میداند[3]. واین لهجههای کردی با زبان پهلوی قرابت و نزدیکی دارند،لهجۀ لری نزدیک ترین لهجۀ کردی به زبان پهلوی می باشد، پس از لری زبان کلهر به زبان پهلوی نزدیک تر می باشد، سپس گوران بعد اورامی و گیلکی و پس از آن ها کرمانجی با زبان پهلوی قرابت دارد. [4]
امروزه در نواحی گوناگون نمود نشین لهجههای متفاوتی هست و مردم هر منطقه با لهجۀ مخصوص خود تکلّم میکنند و تا حدود زیادی لهجههای همدیگر را درک میکنند. گسترش وسایل ارتباط جمعی در نزدیک تر کردن لهجهها و درک بیشتر آن ها تاثیر مستقیمی دارد.
خط کردی:
تاریخ پیدایش خط، به درستی معلوم نیست.این اندازه روشن می باشد که نخستین نوشتارهای بشر بسیار ساده و ابتدایی بوده می باشد،به این معنی که با طرزی به دور از ظرافت، تصویر چیزها را میکشیدند
و به این ترتیب مقصود خود را به دیگران میفهماندند. به این نوع خط ((خطّ تصویری)) میگویند که هنوز هم در میان بعضی از اقوام، نشانههایی از آن بر جای مانده می باشد.
خطّ تصویری به تدریج تکامل پیدا نمود و پس از گذشتن از مرحلۀ علامت نویسی (معنی نگاری) به مرحلۀ الفبایی قدم گذاشت.الفبا برای اولین بار میان فنیقیها یعنی اقوامی که حدود سه هزار سال قبل از میلاد، در سرزمین فنیقی(لبنان کنونی و حوالی آن) سکونت داشتند، رواج پیدا نمود و از آن جا به سایر جاها پراکنده گردید. ایرانیان چند صد سال پیش از میلاد-یعنی در دوره پادشاهی مادها- علامتهای میخی بابلی را اقتباس کردند و مانند فنیقیها، از آن الفبایی مستقل ترتیب دادند.[1]
در مورد خطّ کردی، پژوهشگران و محققان نظرات متفاوتی دارند بعضی بر این باورند که:
کردها دارای خطّ مخصوصی نبودهاند. هنگام ایجاد خطّ میخی، کردها و پارسها هردو بالاتفاق تحریرات خود را به خطّ میخی نوشتهاند. نولدکه میگوید: اگر کتیبههایی از کردان به دست بیاید، تصوّر میرود که از حیث زبان و خط عین کتیبههای شاهان هخامنشی باشد. (تتبعات راجع به ایران قدیم) در کتاب شوق المستهام فی معرفه رموز الاقلام، تالیف احمد ابن ابی بکر بن وحشیه نبطی کلدانی، مذکور می باشد که: در حدود قرن دهم قبل از میلاد ،یک نفر ماسی سوراتی نام، حروفی را بر طبق مخارج ابجدی اختراع کرده و با آن، افکار خود را رقم کرده می باشد. بعد اکرادهم غالبا با همان حروف کتابت کردهاند. حروف مذکور که معروف به حروف ماسی سوراتی می باشد، تقریبا شبیه به حروفی می باشد که در قرن ششم میلادی اختراع شده می باشد و آن را حروف آوستایی میگویند. تانزدیکیهای فجر اسلام حروف کردی ماسی سوراتی در میان اکراد معمول بوده و در عین حال خطّ یونانی و خطّ آرامی سریانی راهم اکراد به کار بردهاند.
پس از غلبه و توسعۀ اسلام، حروف کردی، میخی و آرامی و یونانی به کلی متروک و به جای آن ها حروف کوفی معمول گردیده می باشد. قرآنی که فعلا در قریۀ نگل، محال کلاترزان سنه دژ موجود و تاریخ آن قرن دوم میباشد، به خط کوفی میباشد، پس از آن خط نستعلیق دایر شده می باشد.[2]
تمام آثار مکتوب کردی، اعم از کتابهای ادبی ،علمی، تاریخی، مذهبی و… با رسم الخط و الفبای عربی نوشته شدهاند و امروزه نیز کلیۀ مکاتبات کردی با این خط نگارش مییابد و این خط همچنان مرسوم و متداول می باشد.
عدّهای بر این عقیدهاند که رسم الخط عربی توانایی نشان دادن تمام واجهای زبان کردی را ندارد و پیشنهاد میکنند الفبای لاتین جانشین این خط گردد[3]. گروهی نیز با این پیشنهاد مخالفند و برای مخالفت خود دلایلی اظهار میکنند که در ذیل به بعضی ازآن ها تصریح می گردد:
1- آثار مکتوب کردی که سند و مدرک معتبری برای پیشینۀ غنی زبان و ادبیّات کردی می باشد با این خط نگارش یافته می باشد، در صورتی که الفبای لاتین جانشین الفبای عربی گردد، آیندگان از این میراث گران بها و ارزشمند بی نصیب خواهند گردید.
2- الفبای لاتین نیز از نشان دادن بعضی واجهای زبان کردی عاجز می باشد، برای نمونه هنوز نشان های ثابت برای واجهای «ﺋ» و «ع» مشخص نشده می باشد.
1ـ تاریخ ادبیّات ایران، یاحقی، محمد جعفر، ص9
2- تاریخ مردوخ، مردوخ کردستانی، محمد، ص52
3- بؤ ضی دهبیَ به ئهلف و بیَ لاتین بنووسین؟ توانا، قادر، ص 10
1ـ نمود، تاریخ، زبان، فرهنگ، مینورسکی، ولادیمیر، مترجم محمد رئوف یوسفینژاد، صص 63و64
2ـ تاریخ مردوخ، مردوخ کردستانی، محمد، ص 54
تعداد صفحه : 157
قیمت : 14700 تومان